محل تبلیغات شما

مدت زمان زیادیه که می خوام اون سارای دقیقه نودی همیشه نباشم. دلم میخواد از اون مدل آدمایی باشم که به راحتی پنج صبح بیدار میشن و تا قبل از کار، با آرامش یکی دو تا مقاله می خونن یا گزارش می نویسن و شب که برمی گردن خونه، برنامه دارن که کارای فردا رو انجام بدن و حتی وقت اضافه میارن. از دست استرس داشتن واسه ضرب الاجل هام به تنگ اومدم. ماهیت ضرب الاجل هام اونقدر اذیتم نمی کنه که این استرس و نگرانی میکنه.

تجربه بهم ثابت کرده عوض شدن به راحتی اتفاق نمیفته و یه جور انگیزه ی عظیم احتیاج داره. گزینه ی بعد از تغییر، کنار اومدن آدم با خودشه. اینم چندان به راحتی اتفاق نمیفته اما به هر حال در دسترس تر از گزینه ی اوله. فعلا در این راستا دارم تلاش میکنم. اگه به راه حلی رسیدم میام تعریف میکنم براتون!


+ کله ی صبح که از سفر برگشتم، تا خود ظهر گرفتم خوابیدم :|

+ اولین بارم بود که سفر دو تایی رفتم تو ژاپن. صادقانه بگم نمی دونم سفر تنهایی رو بیشتر دوست دارم یا نه. تنهایی سفر کردن یه لذت خاصی داره که تو هیچ چیز دیگه نیست به واقع. البته بستگی داره طرفی که باهاش قراره دو تایی برین سفر چطور آدمی باشه، که باید بگم طرف من این دفعه نصف ایده آلی که من از یه همسفرتو ذهنم دارم هم نبود. تنها نکته ی مثبتش فارسی حرف زدنش بود.

+ دلم یه فیلم طولانی می خواد با ذرت بوداده.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها